در کوچههای پر رفت و آمد شهر رشت، جایی که هوا مملو از عطر باران و خاک است، صدای چرخهای گاری فروشنده لبو و باقلای پخته در میان صدای قدمها و گفتگوهای مردم به گوش میرسد. این صدا، نویدبخش گرمایی است که در دل سرمای زمستان جای دارد. فروشنده با لبخندی گرم و دستهایی که از بخار لبو و باقلا گرم شدهاند، به مشتریان خود خوشامد میگوید.
لبوی پخته با رنگ قرمز روشنش، نه تنها گرمای بدن را تامین میکند بلکه گرمایی به دلها نیز میبخشد. باقلا، با طعمی ملایم و دلنشین، یادآور روزهایی است که در کنار خانواده و دوستان، دور هم جمع میشویم و از لحظات ساده زندگی لذت میبریم. این خوراکیهای سنتی، بخشی از فرهنگ و هویت شهر رشت هستند و با هر دانه باقلا و تکه لبو، داستانی از گذشته و حال این دیار را روایت میکنند.
فروشندههای دورهگرد با گاریهایشان، نه تنها غذایی گرم و مقوی به مردم ارائه میدهند، بلکه بخشی از پازل فرهنگی شهر را تکمیل میکنند. آنها با هر فروش، نه تنها برای خود روزی مییابند، بلکه لبخندی بر لبان مردم مینشانند و حس نوستالژی و صمیمیت را در دلها زنده نگه میدارند. در این میان، لبو و باقلا بیش از آنکه تنها خوراکی باشند، نمادی از مهربانی، اشتراک و گرمی هستند که در سرمای روزهای زمستان، چونان خورشیدی میدرخشند و دلها را گرم میکنند.